در ابتدا ضمن احترام به دیدگاههای مختلف و بخصوص نگارندهی مقاله؛ (آقای خالد توکلی) از ایشان و هر صاحب نظری به عنوان انسانی فرهنگی و دست به قلم انتظار میرود با توجه به تخصص و مطالعات گستردهای که در زمینهی جامعهشناسی و نیزشناختی که از تفکرات مختلف و مخصوصاً حرکتهای دینی در سطح وسیع منطقهای و جهانی دارند، سلیقهی شخصی و احساسات را هنگام ارائهی تحلیل به مخاطبان لااقل در سطح وسیع رسانهای و نه در جمعهای خصوصی و در همراهی و همنشینی با هممشربان کنار گذاشته و ضمن در نظر داشتن واقعیتها، حریم مقدس انصاف را پاس داشته و به آن ارج نهاده شود. اینجانب با تأکید، ضمن احترام به همهی دیدگاهها توجه جنابشان را به نکاتی در خصوص نوشتار مذکور جلب مینمایم:
۱ – فرمودهاند: میدان تحریر؛ اما این بار میزبان تمامی انقلابیون نبود و فقط کسانی خود را به میدان تحریر رساندند و مجدداً در آنجا اتراق کردند که وابسته به گروههای مذهبی بودند.
وقتی میزان آرای رئیسجمهور منتخب اعلام شد بیش از ۵۱ درصد بود. مطابق ادعای ایشان نصف به علاوهی یک و نیمدرصد رأی دهندگان به رئیسجمهور وابسته به گروههای مذهبی بودند، پس ساز و کار دموکراسی حکم میکند که حق با آنان باشد.
۲ - باز فرمودهاند: این حضور آنقدر طول کشید تا نتیجهی انتخابات به نفع آنها رقم خورد و بار دیگر پافشاری در میدان تحریر منجر به برپایی جشن پیروزی شد.
مگر مجریان و ناظران انتخابات همین گروههای مذهبی بودند که به دروغ آرا را تغییر دهند یا مصلحت اندیشی کنند؟
۳ – ایضاً فرمایش کردهاند: اصولاً یکی از ویژگیهای انقلاب، پشیمانی زودرس بسیاری از انقلابیون در روزهای اول پیروزی و به هنگام کاهش هیجانات جمعی و تلاش برای قبضهی تام و تمام قدرت از سوی گروههای مختلف است.
عرض میکنم که یکی از ویژگیهای انقلاب فرار یا محاکمه و مجازات همهی مدیران ارشد نظام پیشین و یا لااقل خانهنشین کردن آنهاست در حالیکه در مصر تمام مدیران ارشد پیشین به استثنای مبارک و پسرانش و تعدادی انگشت شمار همه در مسند قدرت ماندند و اتفاقاً نزدیکان دیکتاتور پیشین خود را صاحب انقلاب میدانستند، برای نمونه احمد شفیق نخستوزیر منصوب دیکتاتور کاندیدای مطرح انتخابات ریاستجمهوری بود و خود را از همه انقلابیتر میدانست پس تا این مرحله نشانی از قبضهی قدرت توسط گروههای مذهبی دیده نمیشود.
۳ – فرمودهاند: در تحریر دوم، معترضین، «مرسی» را بر کرسی قدرت نشاندند و بدین ترتیب اولین رئیسجمهور اسلامگرا در حالی که رأی قاطعی را در انتخابات کسب نکرده و تجربهی زیادی در زمینهی حکومتداری نداشت به مدد حضور شبانهروزی طرفدارانش در میدان تحریر، زمام امور را در دست گرفت.
به حضورشان عارضم که معترضین در تحریر دوم اتفاقاً نگران مصادرهی آرایشان بودند؛ چرا که با گذشت بیش از یک هفته از انتخابات نتایج اعلام نمیشد، در حالیکه معترضان و مردمِ نگران از مصادرهی آرای ریخته شده به صندوقها، نه زوری و نه اسلحهای و نه ابزار قدرتی در دست داشتند؛ اما قواعد بازی در زمین دموکراسی ایجاب میکند که رأی اکثریت چه مطلق و چه نسبی محترم شمرده شود و به منتخب ملت فرصت کار و عملی کردن وعدهها داده شود.
۴- در ادامه به بیتجربه بودن رئیسجمهور منتخب ایراد گرفتهاید و از همین منظر به مصادرهی قدرت متهمش نمودهاند.
سؤال از شما این است در کجای دنیا رؤسای جمهوری که برای بار اول انتخاب میشوند تجربهی ریاستجمهوری دارند؟ و نشانههای مصادرهی قدرت از جانب رئیسجمهور مرسی کدام است؟ گارد ریاستجمهوری که باید در اختیار رئیسجمهور و محافظ او باشد در اختیارش نبود -وزیر دفاعش ژنرال سیسی بود که بر علیه او کودتا کرد- وزارت کشور در اختیارش نبود –نفوذی در قوهی قضائیه نداشت و اتفاقاً مدافع استقلال آن بود- و بسیاری موارد دیگر که به جهت خودداری از اطالهی مقال به همین سه مورد اکتفا میشود.
۴ – خلاصهی کلام؛ اقدرت شیرین است و اگر با ثروت درآمیزد توسل به فریب و راههای غیر متعارف برای پس گرفتن و حفظش در نزد اربابانش توجیه پذیر است.
حتی به قیمت ریختن خون انسانهای بیگناه!
نظرات